باطل السحر. [ طِ لُس ْ س ِ ] ( ع اِ مرکب ) دعا یا عملی تباه کننده اثر جادوئی. ( یادداشت مؤلف ). عزائم و افسون که ابطال سحر بدان کنند. ( آنندراج ). هر آنچه جادو و سحر را بی اثر کند. ( ناظم الاطباء ) : چین ابرو خط آزادی است مجنون ترا ناز بیجا باطل السحر است افسون ترا. محمدجان بیک بن رستم بیگ داغستانی. ( از آنندراج ). باطل السحر به آن نرگس جادو چه کند؟ خرمن صبر به مور کمر او چه کند؟میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
عزائم، افسون، و هر دعا یا چیزی که با آن سحر را باطل کنند.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) هر آنچه که جادو را باطل کند دعای ضد سحر تعویذ : روز نامه است یا که اسن شعر است ? یا طلسمات باطل السحر است ? ( ایرج میرزا در هجو روز نامه نسیم شمال ) دعا یا عملی تباه کننده
دانشنامه آزاد فارسی
تغییرمسیر به: کاستیلیا، رامون (۱۷۹۷ـ۱۸۶۷)
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باطِل ِ سِحْر، یا باطل السّحر، هر آنچه در بی اثر کردن سحر و جادو و رماندن دیوان زیانکار به کار می رود. باطل سحرها از جمله تَمائم (جمع تمیمه ، تعویذ و اشیاء آویختنی ، به ویژه اشیاء سنگی ) و نَفِرات یا رماننده هایی هستند که مردم آنها را دارای نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی و شرزُدایی می پندارند و در گریزاندن دیو و جن و ارواح پلید از انسان ، دام و حیوان خانگی ، خانه ، مزرعه ، باغ و... مؤثر می انگارند. در جامعه های باستانی و ابتدایی برای این رماننده ها نیرویی به نام «مانا» (واژه ای پولینزیایی ؛ احتمالاً شبیه «فَرّ» یا «فَرّه » یا «خرّه » نزد ایرانیان ،) قائل بودند که شخص یا شیئی با برخورداری از آن نیرویی ایزدی و جادویی تأثیرگذار می یافت . مانا می توانست در اشیاء مختلفی نهفته باشد. ← کاربرد سحر و باطل سحر قدما باطل سحرها را به دو گونه تقسیم می کردند: تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار رفته ، و تعویذها و افسونهایی که نام خدا در آن ها به کار نرفته بود. طلسمات گونه دوم نیز به دو دسته مفهوم و نامفهوم ( اغلوطات ) تقسیم می شدند. ← بازوبند نقره باور به تأثیر جادویی گره ، و جادو کردن با «گره زنی » و راههای «گره گشایی » یا جادوزُدایی با گشودن گره در حوزه عمل ساحری ، به ویژه به هنگام ازدواج و زایش ، در بیش تر فرهنگها جایگاه ویژه ای داشته است . در روایات پهلوی ، طلسم ضد تب و بند آمدن خون ، ریسمانی بود که آن را می ریسیدند و سه لا می کردند و بنا به مورد گره هایی بر آن می زدند و بر بازو می بستند. گره و گره گشایی در قرآن ...