دانشنامه اسلامی
این نظریه به وسیله ایوان پتروویچ پاولف، (Ivan Petrovitch Pavlov) فیزیولوژیست معروف روسی عنوان گردید. او شهرت خود را مدیون آزمایش های علمی در مورد یکی از روش های یادگیری به نام بازتاب های شرطی (Conditioned reflex) است که اساس چندین نظریه یادگیری شد و هنوز هم بخش مهمی از دانش روان شناسی معاصر است.وی به تداعی محرک ها و رفتارهای غیرارادی علاقه مند بود و در پژوهش های متعدد خود درباره بازتاب ها، فرایند جانشین سازی محرک (stimulus substitution) را کشف کرد. در این فرایند، محرکی که ابتدا در ایجاد پاسخ بازتابی بی اثر است، در نتیجه همراه شدن با محرک اصلی مولد آن پاسخ، خاصیت محرک اصلی را کسب می کند.پاولف، برای مطالعه این پدیده، یک رشته آزمایش های بسیار دقیق انجام داد که به آزمایش های کلاسیک شرطی سازی معروف شده اند و به همین دلیل نظریه او را شرطی سازی کلاسیک می نامند.او با انجام یک عمل جراحی در گلو و غده بزاقی دهان سگ و اتصال لوله ای به این غده، میزان ترشح بزاق دهان حیوان را در شرایط مختلف آزمایشگاهی اندازه گیری می کرد. قرار گرفتن غذا در دهان حیوان به طور طبیعی موجب ترشح بزاق می شود. کشف پاولف این بود که اگر لحظه ای پیش از قرار دادن غذا در دهان سگ، زنگی را به صدا درآوریم و این عمل را چندین بار تکرار کنیم، زمانی فرا می رسد که زنگ به تنهایی سبب ترشح بزاق می شود که این همان فرایند شرطی شدن کلاسیک است.
سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورشی، تهران، آگاه، ۱۳۷۵، چاپ پانزدهم، ص۲۲۰ تا ۲۲۵.
محرک (Stimulus) (S): هر موقعیت یا رویداد قابل توصیف به شیوه عینی (مانند نشان دادن غذا) که به صورت یک علامت، جاندار را برای پاسخ دادن تحریک کند، محرک نامیده می شود.پاسخ (Response) (R): هر نوع رفتاری که در اثر یک محرک به صورت یک تراوش در غده، پاسخ عصبی یا فعالیت جاندار (مانند خوردن) ظاهر می شود، پاسخ نامیده می شود.محرک غیرشرطی (Unconditioned stimulus) (US): محرکی است که به طور خودکار و بدون یادگیری قبلی (مانند غذا) پاسخی را موجب می شود، محرک غیرشرطی می گویند. به عبارت دیگر این محرک سبب پاسخ بازتابی در موجود زنده می شود.پاسخ غیرشرطی (Unconditioned response) (UR): در شرطی سازی کلاسیک، به پاسخی که در برابر یک محرک غیرشرطی ظاهر می شود، پاسخ غیرشرطی می گویند. نظیر ترشح بزاق که به علت دیدن یا بو کردن غذا به وجود می آید.محرک خنثی (Net stimulus) (NS): محرکی است که به تنهایی قادر به ایجاد پاسخ در موجود زنده نیست؛ مانند صدای زنگ و روشن شدن چراغ.محرک شرطی (Conditioned stimulus) (CS): محرک خنثی یا بی اثر است که در اثر همراهی با محرک غیرشرطی، توانایی ایجاد پاسخ در موجود زنده را پیدا نموده است. مانند صدای زنگ و روشن شدن چراغ.پاسخ شرطی (Conditioned response) (CR): پاسخی است که در برابر محرک شرطی از موجود زنده سر می زند. مانند ترشح بزاق بعد از شنیدن صدای زنگ یا بعد از مشاهده روشن شدن چراغ.
مزایای شرطی سازی کلاسیک
در طبقه بندی انواع یادگیری گانیه (Ganeh)، شرطی شدن رفتار بازتابی یا رفتار پاسخ گر، ساده ترین نوع یادگیری است. برطبق تعریفی که برای یادگیری ارائه شده است، هر نوع تغییری که بر اثر تجربه در رفتار بالقوه فرد یادگیرنده ایجاد شود که در عملکرد او قابل مشاهده باشد و نتوان آن را به فرایندهای رشد نسبت داد، یادگیری (Learning) نام دارد.یادگیری در شرطی سازی کلاسیک از طریق جانشینی محرک شرطی با محرک غیرشرطی صورت می پذیرد. یعنی محرکی که پیش از شرطی شدن تاثیری بر رفتار بازتابی ندارد، پیش از یادگیری سبب بروز آن رفتار می شود.بنابر تعریف یادگیری، حتی ساده ترین نوع یادگیری، یعنی شرطی شدن بازتاب ها (reflexes) نیز به ایجاد نوعی توانایی (تغییر در رفتار بالقوه) در ارگانیسم می انجامد و هر وقت شرایط فراهم آید، این توانایی یا تغییر در رفتار بالقوه به عملکرد تبدیل می شود و ارگانیسم به دادن پاسخ شرطی می پردازد.
قانون تداعی مجاورت ارسطو
...