دانشنامه اسلامی
معاویه برای بیعت گرفتن از مردم جهت جانشینی فرزندش یزید، از هیچ حیله و ترفندی دریغ نمی کرد، به گونه ای که بنا بر نقل تاریخ زمانی که نمایندگان نواحی مختلف دمشق نزد معاویه گرد آمدند، معاویه، ضحاک بن قیس را فرا خواند و به او گفت: وقتی که من از سخن گفتن فارغ شدم، از من اجازه بخواه و پس از آن در مورد برگزیدن یزید به عنوان جانشین من سخن بگو. معاویه از طرف دیگر به عبدالرحمن بن عثمان ثقفی و عده ای دیگر فرمان داد تا پس از سخن گفتن ضحاک بن قیس برخیزند و سخنان وی را تایید کنند؛ به طوری که پس از ضحاک، عبدالرحمن بن عوف و بعدش عبدالله بن عثمان و تنی چند به تایید سخنان معاویه صحبت کردند، در میان آنان عبدالله بن مسعده نیز بود که در تایید سخنان معاویه چنین گفت: «خداوند تو را بر ما خلیفه قرار داده است و تو را به کرم و بخشش مخصوص گردانیده است. خداوند تو را سپر دوستان خود قرار داده است و عذابی برای دشمنان خدا. خداوند به واسطه تو کوران را شفا می بخشد و دشمنان را به واسطه تو هدایت می کند. فرزند تو یزید بهترین مردم نسبت به رعیت خود است. او برای جانشینی تو سزاوارترین است. او نسبت به زمانه آشنایی کامل دارد و در مورد دشمنان مردم به سختی رفتار می کند. او بهترین کسی است که برای خلافت آفریده شده است، در حالی که تو در کارت از همه توانمندتر هستی، وصیت خدا را در نظر گیر و از خود محافظت کن. از خداوند می خواهیم تا امیرالمؤمنین همواره در نعمت خداوند مغروق باشد.» عبدالله بن مسعده در دربار معاویه و از ملازمان و هم نشینان او در بسیاری از مکان ها بود؛ به طوری که خود ابن مسعده فزاری می گوید: معاویه در یکی از ولایت های شام فرود آمد و بر روی بامی بر کنار راه فرشی برای وی گستردند. به من اجازه حضور داد که با وی نشستم، قطارها و بارها و اسب ها از آن جا می گذشت. گفت: «ای ابن مسعده، خدا ابوبکر را رحمت کند، دنیا را نخواست، دنیا نیز او را نخواست؛ اما عمر یا گفت ابن حنتمه دنیا او را خواست؛ اما او دنیا را نخواست. عثمان از دنیا بهره گرفت، دنیا نیز از او بهره گرفت؛ ولی ما در دنیا غوطه زدیم.» قضیه دیگری نیز در تاریخ نقل شده که چگونگی روابط ابن مسعده را با معاویه بیان می کند، گویند که معاویه یک کنیز زیبایی و خوش سیمایی داشت، و به دلیل زیبایی و علاقه ای که به آن کنیز داشت، می خواست که او را به فرزندش یزید بن معاویه بدهد؛ اما به خاطر اشکال شرعی که در این مورد وجود داشت، نتوانست که او را به یزید بدهد، از این رو معاویه آن کنیز را به عبدالله بن مسعده داد و به او گفت که این کنیز مال تو باشد تا از او فرزندانی زیبا چهره داشته باشی.
فعالیت های سیاسی
از جمله فعالیت های سیاسی عبدالله بن مسعده از قرار زیر است.
← حمله به تیماء
عبدالله بن مسعده پس از نبرد با مصعب بن عبدالرحمان و شکستی که از او خورد دیگر به میدان جنگ نرفت و تا دوران مروان بن حکم زندگی کدر و سرانجام در سال ۶۵ (ه. ق) در گذشت.