لغت نامه دهخدا
دوین. [ دُ وَ ] ( ع ص مصغر ) مصغر دون یعنی اندکی فرومایه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دون شود.
دوین. [ دُ ] ( اِخ ) شهری است به ارمینیه از آن شهر است نصراﷲ محدث ابن منصور و عبداﷲ محدث ابن رزین. ( منتهی الارب ). تووین یا دووین ازبلاد اسلامی نزدیک ایروان است. ( تاریخ اقبال ص 462 ).
دوین. [ دِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش شیروان شهرستان قوچان. آب آن از چشمه سار و قنوات است. این دهستان در شمال خاوری شیروان واقع است و دارای 6 آبادی است و مجموع نفوس آن 4176 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). دهی است به نیشابور. ( منتهی الارب ).