کش و رو کردن

لغت نامه دهخدا

کش و رو کردن. [ ک َ / ک ِ ش ُ رَ / روُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به چرب دستی دزدیدن و گریختن چنانکه کسی نداند. به حیله دزدیدن و چنانکه نبینند بجستن. دزدیدن و گریختن. کش رفتن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بچرب دستی دزدیدن و گریختن چنانکه کسی نداند. کش رفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت