پیه وا

لغت نامه دهخدا

پیه وا. ( اِ مرکب )ثربیة. ( مهذب الاسماء ). پیه با. رجوع به پیه با شود.، ( پیهوآ ) پیهوآ. ( اِخ ) نام قصبه ای در خطه پنجاب از هند قدیم ( پاکستان فعلی ) در ایالت و قضای امباله و در 48 هزارگزی جنوب غربی امباله. رود مقدس ساراواتی از این قصبه بگذرد. ( قاموس الاعلام ترکی ).، ( پیهوآ ) پیهوآ. ( اِخ ) نام قصبه ای در خطه پنجاب از هند قدیم ( پاکستان فعلی ) در ایالت و قضای امباله و در 48 هزارگزی جنوب غربی امباله. رود مقدس ساراواتی از این قصبه بگذرد. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) آشی که پیه در آن کنند: ثربیه پیه با٠، ( پیهو آ ) نام قصبه ای در خطه پنجاب از هند قدیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال زندگی فال زندگی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت