هیس هیس

لغت نامه دهخدا

هیس هیس. [ هََ س ِ هََ س ِ ] ( ع اِ فعل ) کلمه ای است که وقت امکان و برانگیختن بر کاری گویند. ( منتهی الارب ). کلمه ای است که به انسان گفته میشود وقت امکان امری و برانگیختن و تحریض بر کاری و گویند در هنگام چپاول کردن و تاراج نمودن گفته میشود وقتی که قریه ای یا قبیله ای مورد تاراج قرار گیرد و هیچ کس از آنان باقی نماند. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کلمه ایست که وقت انکار و بر انگیختن بر کاری گویند کلمه ایست که بانسان گفته میشود وقت امکان امری و بر انگیختن و تحریض بر کاری و گویند در هنگام چپاول کردن و تاراج نمودن گفته میشود وقتی که قریه یا قبیله مورد تاراج قرار گیرد و هیچکس از آنان باقی نماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان