لغت نامه دهخدا
امام الحرمین.[ اِ مُل ْ ح َ رَ م َ ] ( اِخ ) عبدالملک بن ابی محمد عبداﷲبن یوسف بن عبداﷲ جوینی ملقب به ضیاءالدین و مکنی به ابوالمعالی و معروف به امام الحرمین ( 419-478 هَ. ق. ). در زمان خود بزرگترین دانشمند اشعری مذهب خراسان شمرده میشد و بسیاری از دانشمندان و فاضلان قرن پنجم شاگردان وی بوده اند. از آنان است امام محمد غزالی طوسی و کیای هراسی و ابوالمظفر خوافی و ابوالمظفر ابیوردی و ابوالقاسم حاکمی و ابوالقاسم انصاری. همواره چهارصد تن از طلاب فاضل از محضر درسش فایده میگرفته اند. خانواده امام الحرمین غالباً اهل فضل و ارباب علم و ادب بودند پدرش رکن الاسلام ابومحمد جوینی درگذشته به سال 438 و عمویش علی بن یوسف درگذشته به سال 463 هَ. ق. از دانشمندان بزرگ عصر خود بشمار میرفته اند و پسرش ابوالقاسم مظفربن عبدالملک نیز از فاضلان روزگار خود بوده است. امام الحرمین زیر تربیت پدرش ابومحمد بار آمد و نخستین بار از محضر او استفادت جست. در جوانی نزد حافظ ابونعیم اصفهانی سماع حدیث کرد و علم اصول را نزد ابوالقاسم اسفراینی درگذشته به سال 452تحصیل کرد. در روزگار شورش معتزلی و اشعری و حنفی که میان سالهای 440 تا 456 برپا بود، و در فتنه ای که عمیدالملک کندری در سال 456 در خراسان برپا کرد، امام الحرمین گرفتار غوغا و زحمت اشرار شد و از نیشابور بیرون رفت و بمکه مسافرت کرد و چهار سال مجاور مکه ومدینه گردید و در آن مدت بتدریس اشتغال ورزید و به همه مسائل فقهی موافق هرکدام از مذاهب اربعه که سؤال میکردند فتوی میداد و پاسخ می نوشت. سپس در اوایل پادشاهی الب ارسلان سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک به نیشابور بازگشت. خواجه نظام الملک مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنا کرد. امام الحرمین سالیان درازی بدون هیچگونه رقیب و مزاحمی مدرس نظامیه بغداد بود. در وفات او که شب چهارشنبه 25 ربیعالاَّخر 478 هَ.ق. اتفاق افتاد شورشی عجیب برپا شد. بازارها را بستند و تا یک ماه هیچکس عمامه بر سر نگذاشت و شاعران برای او مرثیه ها ساختند. از مؤلفات اوست : غیاث الامم. نهایة المطلب فی درایة المذهب. الشامل. الارشاد. الاسالیب. البرهان. تخلیص التقریب. العقیدة النظامیة. غنیة المسترشدین. اللمع. مدارک العقول. مغیث الخلق فی اختیار الحق. و رجوع به غزالی نامه تألیف جلال همایی ، ص 4 و 242 ببعد و ریحانة الادب ج 1 ص 102 و اعلام زرکلی ج 2 ص 598 و لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 1 ص 258 و تاریخ ادبیات در ایران تألیف دکتر صفا ج 2 ص 235 شود.