دانشنامه اسلامی
یکی از کتاب های مهم تصنیف شده در قرن ششم هجری، کتاب «الأنساب» است. بااینکه موضوع این کتاب نسب شناسی یا شجره نگاری و به اصطلاح عرب «التشجیر»است، مشتمل بر اطلاعات بسیار سودمند و مهم دیگری نیز هست. یکی از فواید «الأنساب» آوردن نـام کتاب ها و نویسندگانی است کـه غـالباً در منابع دیگر یاد نشده است؛ زیرا مؤلف سخت کوش آن برای نگارش این کتاب رنج سفرهای طولانی و فراوان را به نقاط مختلف جهان بر خود همواره کرده، در شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ کتاب های بسیاری را دیده و یا دربـاره آنها شنیده و با بسیاری از محدثان و محققان دیدار کرده و حاصل آن همه را در کتاب «الأنساب» فراهم آورده است.
از وجوه دیگر اهمیت «الأنساب»، این است که پس از تألیف، مورد توجه مورخان و محققان سال های بعد قرار گرفت و عده ای بر آن تقریظ و شرح نوشته، یا آن را تلخیص کردند. از جمله عـزالدین ابـوالحسن علی بن محمد بن اثیر جوزی (متوفی 630ق) است که با تلخیص الأنساب سمعانی و افزودن برخی استدراکات، کتاب جدیدی در سه جلد سامان داد و آن را «اللباب» نامید. همچنین جلال الدین عبدالرحمن سیوطی الأنساب را تلخیص کرد و با بـرخی از اضـافات که از کتابهایی چون «معجم البلدان» یاقوت حموی استخراج کرده بود، در سال 873ق، کتاب جدیدی را با عنوان «لب اللباب» پدید آورد. نیز قاضی قطب الدین محمد بن محمد خیضری شافعی (متوفی 894ق) انساب سمعانی را تلخیص کرد و اضـافات و تـعلیقات ابـن اثیر، رشاطی و دیگران را هم بر آن افـزود و کـتاب خـود را «الاکتساب» نامید.
کتاب با شرح حال ابن اثیر جزری به نقل از کتاب وفیات الأعیان آغاز شده است. سپس مقدمه ای به قلم ابن اثیر ذکر شده که در آن شیوه خود در تلخیص کتاب را بیان کرده است. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می شود:
در این کتاب از کلام نویسنده دقیقاً تبعیت شده است؛ حتی در مواردی که سمعانی موردی را با شک بیان کرده و نویسنده به آن یقین داشته است، آن را با شک بیان کرده است؛ یا مثلاً شرح حال شخصیتی آمده که دیگری بر او اولویت دارد و چه بسا این شخص از کسانی باشد که خود جزری او را درک کرده؛ با این وصف، در ذکر این اعلام از سمعانی تبعیت کرده است.
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است.