ریسان

لغت نامه دهخدا

ریسان. ( نف ، ق ) در حال ریشتن ( رشتن ). ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریسیدن و رشتن شود.
ریسان. [ رَ ی َ ] ( ع مص ) رَیس. ( ناظم الاطباء ). خرامیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ). رجوع به ریس شود.

فرهنگ فارسی

ریس . خرامیدن .

دانشنامه عمومی

شهر ریسان ( به روسی: Рисан ) در کشور مونته نگرو واقع شده است. جمعیت این شهر ۲٫۰۹۰ نفر است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم