رامس

لغت نامه دهخدا

رامس. [ م ِ ] ( ع ص ) مفردِ روامس. پرنده یا هر جنبنده ای که شب بیرون آید. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). مرغ که بشب پرد یا هر جنبنده که بوقت شب بیرون آید. ( از منتهی الارب ).
رامس. [ م ِ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). جایگاهی است در دیار محارب. ( از معجم البلدان ج 4 ).

فرهنگ فارسی

موضعی است . جایگاهی است در دیار محارب .

دانشنامه عمومی

رامُس ( انگلیسی: Ramose ) یک کاتب و صنعت گر مصر باستان بود که در شهر قدیمی «دیر المدینه» واقع بر کرانهٔ باختری رود نیل و مقابل شهر باستانی تبای ( تِبس ) در دوران حکمرانی رامسس دوم زندگی می کرد.
او در حدود سال های ۵ تا ۳۸ سلطنت رامسس دوم، منصب «کاتب مقبره» - بالاترین مقام اداری یک کاتب در دیرالمدینه - را داشت. او را در مقبره ای در گورستان روستا به خاک سپردند.
رامُس در مجموع سه مقبره TT7، TT212 و TT250 برای خود در گورستان تبای ایجاد کرد.
لقب وی «کاتب مکان حقیقت» بود. مکان حقیقت نام باستانی شهر دیرالمدینه بود. رامُس به سبب مقبره های متعدد و بناهای تاریخی متعددی که از خود به جای گذاشته، احتمالاً ثروتمندترین فردی است که تا آن زمان در دیرالمدینه زندگی کرده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا