لغت نامه دهخدا
آن پرده و این خیال بازی است
از زحمت این و آن مرا بس.خاقانی.ای دل از این خیال سازی چند
بخیالی خیال بازی چند.نظامی.چون نباشد خیالهای درشت
خاطرم را خیالبازی کشت.نظامی.تا کند صید سحرسازی تو
جادوان را خیال بازی تو.نظامی.دیده مردم خیال پرست
از فریب خیال بازی رست.نظامی.