جوانمرگی

لغت نامه دهخدا

جوانمرگی. [ ج َ م َ ] ( حامص مرکب ) جوانمرگ شدن. رجوع به جوانمرگ شدن شود.

فرهنگ فارسی

جوانمرگ شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم