جای رفتن

لغت نامه دهخدا

جای رفتن. [ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از آماده ساختن. مهیا ساختن جای چیزی را :
چو شادی را و غم را جای روبند
بجائی سر بجائی پای کوبند.نظامی.

فرهنگ فارسی

کنایه از آماده ساختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت