جای دادن

لغت نامه دهخدا

جای دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) تمکین. ( زوزنی ). || بنشانیدن. قرار دادن :
چو این آفرین کرد رستم بپای
شهنشه بدادش بر خویش جای.فردوسی.

فرهنگ فارسی

بنشانیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال راز فال راز