لغت نامه دهخدا تیره مغز. [ رَ / رِ م َ ] ( ص مرکب )تیره باطن. سیاه درون. تیره و سیاه نهاد : بدین هندسه ز آهن تیره مغزبرافروخت شاه آن نمودار نغز.نظامی ( از آنندراج ).|| احمق و کودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تیره شود.