ترازو شکن

لغت نامه دهخدا

ترازوشکن. [ ت َ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) شکننده ترازو. وزنه و باری که در سنجش ترازو را شکند. سنگین. وزین :
زنان را ترازو بود سنگ زن
بود سنگ مردان ترازوشکن.نظامی.

فرهنگ فارسی

شکنند. ترازو وزنه و باری که در سنجش ترازو را شکند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم