سنگ زن

لغت نامه دهخدا

سنگ زن. [ س َ زَ ] ( نف مرکب ) ترازوی کم وزن. ( غیاث ) ( برهان ). ترازویی که یکسر آن کم وزن باشد. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). پله سبک از ترازو و وزنه. ( ناظم الاطباء ) :
تو طعنه زنی و ما همه کوه
تو سنگزنی و ما همه طشت.خاقانی.زنان را ترازو بود سنگ زن
بود سنگ مردان ترازوشکن.نظامی.|| دسته ای از دسته های عاشورا مقابل سینه زن که دو چوب یا دو سنگ تراشیده بدو دست داشته و به اصول بمنظور تعزیه به یکدیگر میزنند. ( یادداشت مؤلف ). || سنگ زننده. و رجوع به سنگ و ترکیبات آن شود.

فرهنگ عمید

ترازویی که یک کفۀ آن سبک تر باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم