لغت نامه دهخدا
تو طعنه زنی و ما همه کوه
تو سنگزنی و ما همه طشت.خاقانی.زنان را ترازو بود سنگ زن
بود سنگ مردان ترازوشکن.نظامی.|| دسته ای از دسته های عاشورا مقابل سینه زن که دو چوب یا دو سنگ تراشیده بدو دست داشته و به اصول بمنظور تعزیه به یکدیگر میزنند. ( یادداشت مؤلف ). || سنگ زننده. و رجوع به سنگ و ترکیبات آن شود.