بی علت

لغت نامه دهخدا

بی علت. [ ع ِل ْ ل َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + علت ) بی سبب. بی جهت. بدون دلیل. ( ناظم الاطباء ).
- بی علت نبودن ؛ بادلیل بودن. ( ناظم الاطباء ). سببی داشتن.

فرهنگ فارسی

بی سبب . بی جهت . بدون دلیل .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم