بالام

لغت نامه دهخدا

بالام. ( ترکی ، اِ مرکب ) ( از ترکی بالا بمعنی فرزند و میم علامت تملک یا ضمیر متصل مفعولی ترکی ) کلمه عطوفتی است که کوچکتران و زیردستان را بدان آواز دهند. ( یادداشت مؤلف ). || تکیه کلامی زنان را در خطاب بیکدیگر. || بمزاح ، قزوینی چه قزوینیان بتقلید ترکان اطفال و زیردستان و یا اکفاءو اقران را بالام خطاب کنند. رجوع به بالامجان شود.
بالام. ( اِ ) حوت. نوعی ماهی است. کلمه بالنا بصورت بالام و بال و وال و فال و اوال و افال و شال و والی و اول و اوک و واک و اکیال معرب شده است. ( از نشوء اللغة ص 82 ). و رجوع به بال و وال شود.

فرهنگ فارسی

نوعی ماهی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب فال لنورماند فال لنورماند فال ارمنی فال ارمنی