یک خانه گشتن

لغت نامه دهخدا

یک خانه گشتن. [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) مراد آن است که یک خانه کمان غالب و خانه دیگر مغلوب آید ای کج شود. ( آنندراج ) ( غیاث ). براثر کشیدن کمان در حالت تیراندازی انحناهای دو سر نیم خانه ها با خانه کمان یکی شدن و منحنی واحد تشکیل دادن. توسعاً کاملاً کشیده شدن کمان در حال تیراندازی :
گشت چو یک خانه کمان سپهر
داد سپهر آتش تیزش به مهر.امیرخسرو.

فرهنگ فارسی

مراد آنست که یک خانه کمان غالب و خانه دیگر مغلوب آید ای کج شود بر اثر کشیدن کمان در حالت تیراندازی انحناهای دو سر نیم خانه ها با خانه کمان یکی شدن و منحنی واحد تشکیل دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس فال جذب فال جذب