کوچه راه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) راه باریک. ( فرهنگ فارسی معین ) : یافت از دامگاه آن ددگان کوچه راهی به کوی غمزدگان.نظامی.طی نمی گردد به شبگیر حیات جاودان گرچه زلف او به ظاهر کوچه راهی بیش نیست.صائب ( از بهار عجم ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) راه باریک : یافت از دامگاه آن ددگان کوچه راهی بکوی غمزدگان . ( هفت پیکر )