کوته بینی

لغت نامه دهخدا

کوته بینی. [ ت َه ْ ] ( حامص مرکب ) کوتاه بینی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوته بین ، کوتاه بین و کوتاه بینی شود.

فرهنگ فارسی

تنگ نظری تنگ چشمی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم