پیشانی سودن

لغت نامه دهخدا

پیشانی سودن. [ دَ ] ( مص مرکب ) سر بر خاک نهادن. || تعظیم کردن. سجده کردن :
براه او نخستین گام ما را سجده پیش آمد
تو ای حسرت قدم میزن که ما سودیم پیشانی.میرزا بیدل.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- سر بر خاک نهادن . ۲- تعظیم کردن سجده کردن : نمیدانم که باد پیک صبحی از کجا آمد که پیشش سبزه و گل بر زمین سودند پیشانی ? ( وحشی )

ویکی واژه

کرنش کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی فال سنجش فال سنجش