پس فتادن. [ پ َ ف ُ / ف ِ دَ ] ( مص مرکب ) مخفف پس افتادن. عقب ماندن. بدنبال افتادن : چونکه گله بازگردد از ورود پس فتدآن بز که پیش آهنگ بود.مولوی.|| بازگشتن مریض به مرض پس از آنکه رو به بهبود نهاده بود. رجوع به پس افتادن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۲- باز گشتن مرض بیمار پس از بهبود عود مرض .