لغت نامه دهخدا
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه شهرستان دامغان ، واقع در 36هزارگزی خاور دامغان با 580 تن جمعیت. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرخه بخش مرکزی شهرستان سمنان ، واقع در 11هزارگزی باختر سمنان با 300 تن جمعیت. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. معدن نمک و گل سرشور دارد. بنای درویش محمد آن قدیمی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودآب بخش فهرج شهرستان بم ، واقع در 38هزارگزی باختر فهرج با 178 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه باختری شهرستان رفسنجان ، واقع در 2هزارگزی شمال باختری رفسنجان با 250 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه خاوری شهرستان رفسنجان ، واقع در 3هزارگزی شمال رفسنجان با 270 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز، واقع در 106هزارگزی جنوب خاوری کبودگنبد با 110 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 51هزارگزی شمال باختری تربت جام با 437 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
مؤمن آباد. [ م ُءْ م ِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش درمیان شهرستان بیرجند. این دهستان در جنوب بخش درمیان واقع شده و هوای نسبتاً سالم و معتدل دارد وآب آن شیرین و گواراست. محصول عمده اش غلات است. این دهستان از 95 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و مجموع نفوس آن در حدود 18690 تن می باشد. عموم ساکنان دهستان مؤمن آباد از طایفه ناوی حسین و احمدی هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). خره ای است در قاینات و قراء سنداوان ، فورک ، درسیان ، نوزاد، کسک ، مسک ، بورنگ ،خسروآباد، زارک از این خره است. ( یادداشت مؤلف ).
