قندیل کش

لغت نامه دهخدا

قندیل کش. [ ق ِ ک ُ ] ( نف مرکب ) باد قندیل کش ؛ بادی که بشدت وزد و چراغها و قندیلها خاموش کند :
که ایمن بود مرد بیدارهش
ز غوغای این باد قندیل کش.نظامی.

فرهنگ فارسی

باد قندیل کش بادی که بشدت وزد و چراغها و قندلیها خاموش کند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم