زیان رسیدن

لغت نامه دهخدا

زیان رسیدن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) آسیب و گزند رسیدن بر کسی یا چیزی :
شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک
کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان.خاقانی.نشره من مدح امام است و بس
تا نرسد ز اهرمنانم زیان.خاقانی.انباشت شاه معده آب روان به خاک
تا کم رسد به مرکز خاکی زیان آب.خاقانی. || خسارت و ضرر رسیدن :
آنکه زیان می رسد از وی به خلق
فهم ندارد که زیان می کند.خاقانی.رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

آسیب و گزند رسیدن بر کسی یا چیزی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل