ره یوز

لغت نامه دهخدا

ره یوز. [رَه ْ ] ( نف مرکب ) راه یوز. سخت راه جوی. ( یادداشت مؤلف ). راه جوی. ( لغت فرس اسدی ). رجوع به راه یوز شود.

فرهنگ فارسی

راه یوز . سخت راه جوی . راه جوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم