خجل روی

لغت نامه دهخدا

خجل روی. [ خ َ ج ِ ] ( ص مرکب ) شرم زده. خجلت کشیده. شرمگین. با صورت خجلت زده . || مجازاً باحیا. باشرم. باآزرم.

فرهنگ فارسی

شرم زده خجلت کشیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال شمع فال شمع فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه