خانقاه خادم

لغت نامه دهخدا

خانقاه خادم. [ ن َ / ن ِ هَِ دِ ] ( اِخ ) این خانقاه را خادمی از آزادشدگان عجمی وقف بر سکونت فرزندان عجمی اناث کرد. محلّش بحلب در جانب شمالی متقدمه بوده است. ( از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 147 ).

فرهنگ فارسی

این خانقاه را خادمی از آزاد شدگان عجمی وقف بر سکونت فرزندان عجمی اناث است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت