حضار حضار

لغت نامه دهخدا

حضارحضار. [ ح َ رِ ح َ رِ ] ( ع اِ فعل مرکب ) از اتباع ، کلمه ای است که بدان تحریض کنند؛ ای احضروا. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

از اتباع کلمه ایست که بدان تحریض کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای