تهمت الود

لغت نامه دهخدا

( تهمت آلود ) تهمت آلود. [ ت ُ م َ ] ( ن مف مرکب ) تهمت زده. تهمت کش.تهمتی ، قریب به معنی هم. ( آنندراج ). بدنام و منسوب به گناه و عیب و بدگمان. ( ناظم الاطباء ) :
نیستم یکدم جدا از تو عبث
تهمت آلود جدائی گشته ام.منیر ( از آنندراج ).رجوع به تهمت آلوده شود.

فرهنگ فارسی

( تهمت آلود ) تهمت زده تهمت کش تهمتی قریب بمعنی هم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال شمع فال شمع