بی فکری

لغت نامه دهخدا

بی فکری. [ ف ِ ] ( حامص مرکب ) عدم تأمل و تفکر. غفلت. بی خیالی و بی پروایی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - بی اندیشگی ۲ - لاابالیگریلاقیدی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ورق فال ورق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال پی ام سی فال پی ام سی