ازمندی
( آزمندی ) آزمندی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) حرص. ولع. طمع. شره. پرخواهی :
ایا دانشی مرد بسیارهوش
همه چادر آزمندی مپوش.فردوسی.دگر آزمندیست اندوه و رنج
شدن تنگدل در سرای سپنج.فردوسی.
( آزمندی ) ( ~. )(حامص . ) حرص ، ولع ، طمع .
( آزمندی ) حرص، ولع، بسیارخواهی: ایا دانشی مرد بسیار هوش / همه چادر آزمندی مپوش (فردوسی: ۱/۳۱۵ ).
( آزمندی ) کیفیت و حالت آزمند حرص ولع طمع .
حرص و ولع