دانشنامه اسلامی
در متون اسلامی و از جمله درمنابع فقهی، با واژه هایی چون ثمن، درهم، دینار، ذهب، فضّه، نقد و جز اینها به مفهوم پول اشاره شده است. در قرآن علاوه بر برخی از این تعابیر، واژه «ورق» هم به معنای نقره آمده است. در احادیث نیز از دینار و درهم بسیار سخن رفته است، از جمله در احادیث مربوط به زکات و روایاتی که از فواید درهم و دینار یاد کرده یا آن را موجب هلاکت اقوام پیشین دانسته اند.
اقسام پول
به طور کلی در این بحث پول را می توان به پنج قسم تقسیم کرد:
۱) پول طلا و نقره.
۲) پول کاغذی جانشین.
۳) پول کاغذی با تعهد.
۴) پول کاغذی بدون تعهد.
۵) پول تحریری یا پول بانکی.
نوع اول با نام درهم و دینار در منابع حدیثی و فقهی به صورت گسترده آمده است، زیرا این دو در قرنهای متمادی از صدر اسلام تا اوایل قرن چهاردهم در میان مسلمانان رایج بوده اند.
نوع دوم جایگزین مقداری از طلا یا نقره موجود در خزانه صادرکننده پول است.
نوع سوم نشان دهنده تعهد دستگاه صادرکننده پول مبنی بر تبدیل به طلا به هنگام تقاضاست. پولهای نوع دوم و سوم در یک مقطع تاریخی محدود رواج داشته اند، ازینرو در منابع فقهی کمتر مطرح شده اند.
نوع چهارم، اسکناسهای امروزی است. ویژگی مهم اسکناس این است که ارزش مبادله ای آن به پشتوانه طلا یا نقره یا ارز خارجی بستگی ندارد. بر این اساس، معامله با خود آن ها صورت می گیرد و تبدیل پذیری آن ها به طلا یا نقره مطرح نیست. علاوه بر این، اسکناس و اصولاً پول کاغذی، و حتی مسکوکات متداول از غیر طلا و نقره، صرفاً دارای ارزش مبادله ای است و به خودی خود استفاده ای ندارد. این ویژگیها و اوصاف دیگر اسکناس ماهیت ویژه ای از این نوع پول ساخته است.
پول تحریری نیز پولی است که نزد بانکها سپرده گذاری می شود و به صاحب آن اعتبار می بخشد و بدون رد و بدل شدن پول کاغذی یا مسکوک نقل وانتقال می یابد.
← اسکناسها و پول تحریری موجب طرح مسائل فقهی
از جمله مسائل مستحدث درباره پول، که فقها بحث کرده اند، خرید و فروش پول است. البته بحث درباره خرید و فروش پولِ طلا ونقره (دینار و درهم) با عنوان بیع صرف در منابع فقهی سابقه ای طولانی. اما از دیدگاه فقهای معاصر احکام صَرف بر پولهای جدید جاری نیست؛ بنابراین مثلاً در خرید و فروشِ اسکناس، قبض، شرط صحت معامله نیست.
با این که در اصل صحت خریدوفروش اسکناس کمتر تردید شده است، معدودی از فقها بیع پول رایج یک کشور را با پول همان کشور صحیح نمی دانند ولی بیش تر آنان خرید و فروش پول را، چنانچه دارای غرضی عقلایی باشد، حتی با تفاضل بها، صحیح می دانند، مانند معامله پولِ خرد با پول درشت یا پول کهنه با پول نو. به گفته فقها چون پول از موارد مکیل و موزون نیست و از معدودات به شمار می رود، ربای غیرقرضی در آن جاری نیست.
البته برخی تصریح کرده اند که بیع مزبور نباید صوری و به قصد قرض باشد و برای فرار از ربا صورت گیرد بعضی فقها نیز در برخی صور شرایط خاصی را مطرح ساخته اند.
← عدم تعلق زکات به به پول اعتباری
...