اجتهاد فرا رشته ای

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در تاریخ روحانیت شیعه ، به اندیشمندانی برمی خوریم که با سیره علمی و عملی خود، منشأ جنبش های بزرگ و تحولات ژرف علمی و فرهنگی در عرصه جهان اسلام شده اند و نقش آنان، در حفظ و تداوم مبانی اصیل دینی و بالندگی فرهنگ اسلامی برجسته تر از دیگر عالمان بوده است.
می توان از این شمار نام برد از: شیخ الطائفه، محمد بن حسن طوسی درگذشته دور و صدرالمتألهین شیرازی درگذشته نزدیک و علامه طباطبایی و شهید آیت الله مطهری در دوران معاصر. بی گمان، پرکاری، انضباط، عبادت ، تقوی و فضایلی از این قبیل، در دست یابی این دانشوران به اهداف بزرگ علمی و فرهنگی نقش بسزایی داشته است، ولی باید راز اصلی موفقیت آنان را در امر دیگری جست و جو کرد; زیرا صفات و کمالات یاد شده، در دیگر عالمان نیز، با اختلاف درجات، یافت می شود. فایده دست یابی و شناخت این راز آن است که بدین وسیله، راهی روشن و اطمینان بخش، فراروی طلاب نهیم و دانش پژوهان دردآشنا، جهت شکوفا نمودن فکر و بارور ساختن استعداد هایشان گشوده خواهد شد، و از این رهگذر، استمرار و تداوم اندیشه های بزرگانی چون علامه شهید مطهری تضمین خواهد شد و جامعه اسلامی نیز تنها به این گونه شخصیت ها وانخواهد ایستاد.
← آگاهی های گسترده
البته مقصود از این قسم اجتهاد آن نیست که فقیه، از شیوه ها و مبانی مورد قبول و متعارف فقهی، دست برکشد و با شیوه ها و مبانی دیگر به استنباط بپردازد یا دچار اختلاط و التقاط در روش و مبنی شود. هم چنین مقصود این نیست که فقیه، بایست در همه رشته های علوم بشری، صاحب نظر و مجتهد شود، زیرا این امر، در شرایط عادی، برای هیچ فقیهی، امکان پذیر نیست بلکه منظور آن است که شخص، در کنار فراگیری علوم متعارف حوزه و ایستادگی بر مبانی اصیل استنباط و حفظ اصول فقه جواهری، با مطالعات فرارشته ای، از مباحث و مبانی علوم انسانی متداول در دانشگاه ها نیز اطلاعاتی متقن و پشتوانه پذیر، برخوردار باشد.این قلم، به هیچ روی درصدد بی مهری به اجتهاد مصطلح و بی فایده دانستن آن نیست بلکه آنچه دنبال می کند، روشن نمودن حقیقت استنباط و اجتهاد، به شیوه فقیهانی چون آیت الله مرتضی مطهری (ره) است که سودمند تر، عقلایی تر و پاسخگو تر خواهد بود. به دلیل اهمیت موضوع و ضرورت توضیح این دو قسم اجتهاد، لازم است یاد آوریم: در عرصه روش شناسی تحقیق، پژوهشگران جدید، افزون بر شیوه های تاریخی، توصیفی، تجربی و… که تاکنون بر سر زبان ها بوده است. و می توان همه آن ها را با نگاه (حصرگرایی روش شناختی) (Methodological exclusionism) مورد ارزیابی قرار داد، از روش سخن به میان آورده اند که تبیین و تنقیح آن، مربوط به عصر حاضر است، امّا می توان از به کار برندگان آن برخی عالمان پیشین را نیز نام برد، مانند: شیخ مفید، شیخ طوسی و ملاصدرا که شواهدی در این باره به دست می آید، و چنان که خواهد آمد، علامه شهید مرتضی مطهری نیز از همین روش بهره جسته است.پیش از یادکرد نمونه هایی چند از دیدگاه های فقهی این شهید که مبتنی بر اجتهاد فرارشته ای بوده، به تبیین و توضیح دو روش یاد شده خواهیم پرداخت.
حصرگرایی
چنان که اشاره شد: محصور نمودن توجه به دانش خاص و غفلت از دیگر علوم و روی آورد ها را در تحلیل مسائل، حصرگرایی روش شناختی می نامیم. بسا دانش آموختگان مدرسه فلسفه که با چهارچوب، روی آورد ها و ابزارهای فلسفی در تحلیل مسائل آشنایند و همه پدیدار ها را تنها با همین نگرش، تحلیل می کنند و نسبت به تحلیل های رایج در دیگر دانش ها، بی خبرند و گاه منکر. از این رو، چنین دانش آموختگانی، تحلیل های فقهی، کلامی یا عرفانی را تفسیری نارسا یا ناروا می انگارد. برخی از عالمان کلام نیز گاه همین موضع را دارند; خود را مصاب و دیگران را ناکامیاب می پندارند. در بسیاری موارد، هر گروهی از ارباب صناعات و متخصصان، به آنچه با ابزارهای خود به دست می آورند، خرسند هستند و به آنچه نصیب دیگران می شود، بی نیاز می نمایند و در نتیجه، غافل از رویکرد ها و دیدگاه های دیگر، و یا منکر آن ها خواهند بود.(کل حزب بما لدیهم فرحون.) نزاع تاریخی میان برخی از متکلمان با بعضی از فیلسوفان و یا فیلسوفان با محدثان و هر سه گروه با عرفا، از حصرگرایی روش شناختی ناشی می شود و نتیجه پیمودن این روش آن است که هر گروه، دیدگاه گروه مقابل را بی آن که در مقام فهم آن باشد، خلاف حکم عقل می انگارد و آن دسته نیز آرای دسته نخست را بدون فهم درست، تخطئه می کند. این رهیافت، دیگری را خردستیز می شمرد و آن ره آورد نیز آن گروه را خلاف شرع و دین ستیز می پندارد. فشرده سخن آنکه: حصرگرایی و چشم بر دانش ها و دست آوردهای دیگران بستن، در بسیاری موارد، به جزم گرایی و تعصب ورزی و موضع گیری های نادرست و انکارآمیز نسبت به آرا و دیدگاه های دیگران می انجامد.
← آثار نامطلوب
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم