دانشنامه اسلامی
ابن حمدون خود از کودکی نزد بزرگانی چون اسماعیل بن فضل جرجانی دانش آموخت و سرانجام در روزگار خلافت المقتضی لامرالله، شغل دیوانی یافت و به مقام «عارض العسکر» (محاسب یا بازرس سپاه) رسید. تاریخ دقیق منصوب شدن وی به این مقام معلوم نیست، اما می دانیم که او در 556ق، یعنی در آغاز خلافت المستنجد، هنوز در این مقام باقی بوده است. وی پس از مدتی در شمار نزدیکان المستنجد درآمد و با او در باب ادب، انجمن می کرد و حتی شعری نیز از قول خلیفه روایت کرده است. وی سرانجام به ریاست «دیوان الزمام» (نظارت عالی امور مالی) برگزیده شد، اما پس از چندی، خلیفه بر او خشم گرفت و به زندانش افکند و در 562ق در زندان درگذشت و در مقابر قریش در بغداد به خاک سپرده شد.
وی شعر نیز می سرود. نمونه هایی از شعر او را عمادالدین و دیگران نقل کرده اند، اما او همه شهرت خود را مدیون کتابی است که به «تذکرة» شهرت دارد. این مجموعه در واقع جُنگی است که علاوه بر نکته های فراوان و گوناگون ادبی، نمونه های متعددی از عهدنامه ها، بیعت نامه ها، مقامه ها، محاضرات، فرمان ها و امثال آن ها که بایستی توسط کاتبان، به نام خلفا و وزرا تدوین می شد، فراهم آمده بوده است. ظاهراً پس از مرگ مؤلف بود که کتاب شهرتی فراگیر یافت و مورد استفاده و ستایش همگان قرار گرفت.
وی در علوم ادب چندان دستی نداشته است و شاید به همین جهت باشد که کمتر کسی به نقل نکات ادبی از کتاب او دست زده است. ابن اثیر هم که نکته انتقاد آمیز او را درباره شعری آورده، سخت او را استهزا کرده و می گوید: این سخن کسی است که مزه فصاحت و بلاغت را نچشیده است.
برگرفته از دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص364، نوشته آذرتاش آذرنوش و محمد سیدی.