سادم

لغت نامه دهخدا

سادم. [ دِ ] ( ع ص ) پشیمان. ( مهذب الاسماء ) ( قطر المحیط ). اندوهگین و پشیمان. ( شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). پشیمان و غمگین. ( شمس اللغات ). || اندوهگین و خشمناک. ( شرح قاموس ) ( اقرب الموارد ). || متغیر العقل من الغم. الحزین الذی لا یطبق ذهاباً ولا مجیئاً. ( تاج العروس ).

فرهنگ عمید

اندوهگین، پشیمان.

فرهنگ فارسی

پشیمان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی