حق القدم

لغت نامه دهخدا

حق القدم. [ ح َق ْ قُل ْ ق َدَ ] ( ع اِ مرکب ) پارنج. پایمزد. مزدپا. || مزد طبیب که بخانه آید. || مزد قاصد.

فرهنگ عمید

۱. پایمزد، پامزد، پارنج.
۲. پولی که برای عیادت بیمار به پزشک داده می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پایمزدی پای رنج : (( حق القدم طبیب .. ) )
مزد پا پایمزد مزد طبیب که بخانه آید مزد قاصد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت