ترس داشتن

لغت نامه دهخدا

ترس داشتن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) بیم داشتن. هراسناک بودن. وحشت داشتن :
ترس چاه و غم جان دارم و زین هر دو سبب
بخراسان سوی اخوان شدنم نگذارند.خاقانی.ندارم ز کس ترس در هیچ کار
مگر زآن کسی ، کو بود ترسکار.نظامی.

فرهنگ فارسی

بیم داشتن هراسناک بودن وحشت داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس