اعال لال

لغت نامه دهخدا

اعال لال.[ ] ( اِخ ) صاحب اخبار الدولة السلجوقیه در ذیل عنوان ذکر سیر سلطان اعظم الب ارسلان به روم آرد: سپس سلطان الب ارسلان لشکریان را بسوی سپیدشهر روان کرد و جنگهای سخت روی داد. آنگاه آهنگ شهر دیگری کرد که آن را اغاک لال گویند. ( از اخبار الدولة السلجوقیه ص 37 ). ودر حاشیه آمده است که ابن اثیر اعال لال آورده است.

فرهنگ فارسی

صاحب اخبار الدوله السلجوقیه در ذیل عنوان ذکر سیر سلطان اعظم الب ارسلان به روم آرد : سپس سلطان الب ارسلان لشکریان را بسوی سپید شهر روان کرد و جنگهای سخت روی داد آنگاه آهنگ شهر دیگری کرد که آن را اغاک لال گویند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال سنجش فال سنجش فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود