اسپراین

لغت نامه دهخدا

اسپراین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) اسفراین. رجوع به اسفراین شود: صواب آنست که بتن خویش حرکت کنیم هم از گرگان با غلامان سرائی و لشکر گزیده تر بر راه سمنگان که میان اسپراین و اَسَتوار بیرون شویم و به بنسا تاختن آوریم هرچه قویتر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 480 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال چوب فال چوب فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی