اروب

لغت نامه دهخدا

اروب. [ اَ وَ ] ( ع ص ) رجل اروب ؛ شوریده عقل. ( مهذب الاسماء ). مرد سرگشته و شوریده رای.
اروب. [ ] ( اِخ ) یکی از صور نام یکی از اجداد جودرز ( گودرز ) بقول طبری ، و صور دیگر آن ،اورب ، اورث اوب ، اوث است. ( تاریخ سیستان ص 35 ح ).

فرهنگ فارسی

یکی از صور نام یکی از اجداد جودرز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت