اتاشه

فرهنگ معین

(اَ ش ِ ) [ فر. ] (اِ. ) آتاشه ، وابسته ، کارمند سفارتخانه که وظیفه ای خاص به عهدة او محول است : اتاشة مطبوعاتی ، اتاشة تجارتی ، اتاشة نظامی .

فرهنگ عمید

( آتاشه ) کارمند وابستۀ سفارتخانه که دارای مٲموریت مخصوص باشد، وابسته.
= آتاشه

فرهنگ فارسی

اتاشه: وابسته ، آتاشه میلیتر: وابسته نظامی، کارمندسفارتخانه که دارای ماموریت مخصوص باشد
( اسم ) وابسته کارمند سفارتخانه که وظیفه ای خاص بعهد. او محول است : اتاش. مطبوعاتی اتاش. تجارتی اتاش. نظامی . یا اتاش. تجارتی . وابست. بازرگانی . یا اتاش. نظامی . وابست. نظامی .

ویکی واژه

(سیاسی): وابسته سفارتخانه، وابسته.
وابسته، کارمند سفارتخانه که وظیفه‌ای خاص به عهده او محول است. اتاشه مطبوعاتی، اتاشه تجارتی، اتاشه نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم