فامه

لغت نامه دهخدا

( فامة ) فامة. [ م َ ] ( اِخ ) شهری است در ولایت شام. آنجا میوه بسیار خیزد، و میوه فروش را فامی خوانند که نسبت به این شهر است. ( از تاریخ بیهقی ص 127 ).

فرهنگ فارسی

شهری است در ولایت شام . آن جا میوه بسیار خیزد و میوه فروش را فانی خوانند که نسبت به این شهر است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
امم (۱۲۴ بار)ف (۲۹۹۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال چوب فال چوب فال اعداد فال اعداد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی