لغت نامه دهخدا
علی موسوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن ابی احمد حسین طاهربن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق ( ع ) ملقب به علم الهدی و ثمانینی و ذوالثمانین و ذوالمجدین و سیدمرتضی و شریف مرتضی. رجوع به علم الهدی موسوی شود.
علی موسوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی. رجوع به علی عاملی شود.
علی موسوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن حسین قدامه موسوی. مکنی به ابوجعفر. وی مربی و ممدوح ادیب صابر ترمذی ، و سیدی جلیل القدر و بزرگوار بود و برای تعظیم ، او را «رئیس خراسان » مینوشتند و سلطان سنجر وی را برادر خود میخواند. مسکن و موطن سیدعلی در نیشابور بود و او در خراسان ضیاع و عقار و احشام بی نهایت داشت. ادیب صابر در تهنیت آنکه سلطان ، سیدابوجعفر را برادر خطاب کرد قصیده ای سروده است که این بیت از آن است :
اگرچه بهترین خلق عالم را پسر باشد
بزرگی را پدر شد تا برادر خواند سلطانش.
و نیز سوگندنامه ای در مدح وی دارد که در شرح حال ادیب صابر نقل شده است. رجوع به ادیب صابر در همین لغت نامه شود.
علی موسوی. [ ع َ ی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمدبن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی. محدث و مفسر و ادیب. رجوع به علی حویزی شود.
علی موسوی. [ ع َی ِ س َ ] ( اِخ ) ابن عبدالحسین بن سلطان موسوی حسینی. وی فقیه و محدث و ادیب و شاعر و نویسنده بود و در سال 895 هَ. ق. حیات داشت. او راست : دفع الملامة عن علی علیه السلام فی ترکه الامامة. ( از معجم المؤلفین ).