شابیزک

لغت نامه دهخدا

شابیزک. [ زَ ] ( اِ مرکب ) مردم گیاه. ( ناظم الاطباء ). شابیزک یا بلادن ، آتروپا بلادنا که میوه های آن بنفش و تیره و دارای ماده سمی آتروپین است که بعنوان مخدّر بکار میرود و مهرگیاه ماندرا گورا که ماده ٔسمّی آن در ریشه های ضخیم جمع میشود و در میان تمام ملل در موضوع ریشه آن افسانه هائی شایع است و آن را سگ کن نیز میگویند. ( گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 239 ).

فرهنگ عمید

= بلادانه

دانشنامه عمومی

شابیزَک، بلادن یک گونه ( زیست شناسی ) از جنس شابیزک ها، بادمجانیان یا سولاناسه از راستهٔ تاج ریزی ها.
شابیزک، گیاهی گلدار و از خانوادهٔ گیاهان شب بو است. شابیزک میوه های بنفش، تیره و گیلاس مانند دارد و دارای مادهٔ سمی آتروپین است که به عنوان مخدر به کار می رود. مادهٔ سمّی آن در ریشه های ضخیم جمع می شود و در میان تمام ملل در موضوع ریشهٔ آن افسانه هائی شایع است.
شابیزک سمی ترین گیاه موجود در نیم کرهٔ غربی است. سم موجود در این گیاه در صورت مصرف می تواند فرد را دچار توهم و هذیان بکند.
برخی منابع قدیمی تر فارسی ( به اشتباه ) آن را با مهرگیاه یکی انگاشته اند.
جنس شابیزک در ایران ۴ گونه گیاه علفی دائمی معمولاً جنگل روی دارد.
شابیزک (سرده). شابیزک، بلادن ( نام علمی: Atropa ) نام یک سرده از خانواده بادنجانیان است.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:بلادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم