سیف بن ذی یزن

لغت نامه دهخدا

سیف بن ذی یزن. [ س َ اِ ن ِ ی َ زَ ] ( اِخ ) یکی از پادشاهان خاندان حمیری. طبق روایت وی برای رهایی عربستان جنوبی از تسلط حبشیان که از زمان ذونواس در آنجاحکومت میکردند، نخست از دربار بیزانس و سپس از خسروانوشیروان ، شاهنشاه ساسانی یاری خواست. شاهنشاه چون در این اقدام سودی چندان نمی دید، گروهی از جنایتکاران را از زندان آزاد کرد و تحت فرماندهی وهرز بیاری او فرستاد. این گروه بهمراهی اتباع سیف ، حبشیان را که تحت فرمان مسروق بودند شکست داده اخراج کردند و ایرانیان سیف را بعنوان شاه بر تخت نشاندند. این فتح در حدود سال 570 م. صورت گرفت. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه آزاد فارسی

سِیفِ بْنِ ذی یَزَن (حک: ۵۳۱ـ۵۷۹م)
امیر یمن. وی، که از خاندان حِمْیَر بود، در حدود ۵۷۰م برای آزادی یمن از دست حبشی ها تلاشی وسیع کرد و سرانجام، با کمک نظامی خسرو انوشیروان ساسانی، حبشی ها را از جنوب عربستان بیرون راند و با حمایت دولت ایران به امارت یمن نشست، اما طولی نکشید که کشته شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ای چینگ فال ای چینگ فال حافظ فال حافظ فال تماس فال تماس