سکوره

لغت نامه دهخدا

سکوره. [ س ُ رَ / رِ] ( اِ ) سکره که کاسه گلی باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).سکرجه. ( مهذب الاسماء ). پیمانه سفالین :
ز کعبتین شب و روز در سکوره چرخ
چو تاج نرگس نقش مقاصدش شش بار.کمال الدین اسماعیل ( از جهانگیری ).ز نیش کلک تو گشته نیوش مالامال
سکوره های معانی چو خره زنبور.نجیب الدین جرفادقانی.سکوره ای است ز پیروزه گر قیاس کنی
بخوان همت او صحن گنبد خضرا.رضی الدین باباقزوینی.

فرهنگ عمید

= سکره

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کاسه گلی . ۲ - پیاله ایست که مقداری معین جا بگیرد سکرجه .
سکره که کاسه گلی باشد

دانشنامه عمومی

سکوره ( به فرانسوی: Skoura ) یک شهرک در مراکش است که در درعه تافیلالت واقع شده است. سکوره ۲٬۸۰۸ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس